دردودلهای مادرانه
عزیزدلم این روزاخیلی شیرین شدی ودل همه رومیبری. .امابراشیرخوردن اذیت میشی کاش میتونستم کاری کنم که شیرتو راحتتربخوری امامثل اینکه اقتضای سنته . مامانی وقتی سینرومیزارم دهنت گریه میکنی ونمیخوری این وقتا خیلی ناراحت میشم دلم میگیره که نمیتونم کاری کنم بعضی وقتاکه خیلی ممانعت میکنی گریم میگیره وعصبانی میشم امابافشاردادن دندونام به هم خودموخالی میکنم عزیزم شیرتوبخور دیگه دندونای مامانی جلوش انقدرفشار دادم یه کوچولوشکسته توکه دوست نداری دندونای مامان زشت بشه مامانی همه این چیزاروبه خاطر شماتحمل میکنم که ارزشت برام بیشتراذ دنیاست امیدوارم اگه من وبابایی چیزی برات کم گذاشتیم یابادعواهای کوچولومون باعث ...
نویسنده :
مامانی
19:30
عاشقتمممممممم
عسل مامانی
روزهای انتظار
مامانی این روزهابدجوری فکرم مشغول توه...همش وول میخوری نانازم...دوست دارم هرچه زودتروسایلتوبچینمو منتظراومدنت بشم...مامانی روزجشن هم عکس میگیرمومیزارم تووبلاگت..به امیداون روزکه همدیگروببینیم عزیزدلم
نویسنده :
مامانی
4:18
خوشگل مامان زودبیا
نوراجونی زودی بیابغلمون ساکتوجمع کردم لباسای نانازتو هرروزنگاه میکنم کاش این روزاهم زودبگذره نوراجونم بیییییییییییییییییییییااااااااا.....منتظرتیییییییییییییییییییییییییممممم ...
نویسنده :
مامانی
4:17
اولین عکسهای دخترم
دخترگلم این اولین عکسهاته قربون خمیازه کشیدنت ...
نویسنده :
مامانی
4:17
سیسمونی نوراجونی
عزیزم این اتاقته شایدتابزرگ شدنت مادیگه تواین خونه نبودیم اگه بدونی این وسایل وباچه ذوقی برات چیدم.... ...
نویسنده :
مامانی
4:16
خوشگلکم
نورای مامان
ده روزگی لبخندشو دخملم خودشو میکشه تازه از خواب بیدارشده قلبونش یک ماهگی نانازی داریم میریم خونه مامان جون عکسایی که مامان گرفته بلاچه ی مامان هندونه خوشمزه ما به چی فکرمیکنی هستی مامان دخملم بالباس عیدش ...
نویسنده :
مامانی
4:14